غریبانه ترین

ای اسیر قصه های بی قرار دیده ها
شوق تو در ماورای گریه و خندیده ها

من بدستم لاله ای از عشق دارم سرخ روی
هم به قلبت قصه ها دارم من از رنجیده ها

من کویری بی بهارم ؛ تشنه دریایی صبور
من غروبی بی طلوعم خسته از تابیده ها

عاشق روی غریبانه ترین خواب زمین
چون تلاش آفتابم در تب خوابیده ها

من غمم ، هر روز در چشمان عشقی دلفریب
من توام ، آسایشی در سایش سائیده ها

مهربانم من ، بداخلاقم ، پر از خالی ترین
انعکاس بی تماس سرد ناسنجیده ها

بگذر از من زندگی کن عشق تنها چاره نیست
مرد باید تا گذشتن ، گشتن از گردیده ها
نظرات 1 + ارسال نظر
یه بنده ی خدا یکشنبه 2 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 09:40 ب.ظ http://www.jel86.blogfa.com

سلام. وبلاگ خوبی دارید. خوشحال میشم یه سری به من بزنید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد