یک شب برای دیدن ما وقت کن خدا

این را بخوان که قل و اعوذ به چشم یار

شکرت خدا که اشک تو می آید و بهار


ایاک نعبد از سر هر شاخه ام روان

ایاک نستعین به تو از دست روزگار


هر چند فکر دیدن تو قرن های قرن

در آورد ز جان من خسته ات دمار


یک شب برای دیدن ما وقت کن خدا

عمرت قرین رحمت خود باد و پایدار


عمری برای لطف تو سوسو زدیم و گاه

امن یجیب مظطر ما ماندو اظطرار


الله و لا اله منی در تمام عمر

شکرت خدا که اشک تو می آید و بهار


1389/1/5

 

از کوچه ها گذر نکن این روزهای سرد

اینجا کلاه عشق تو افتاد برنگرد

 

عصمت ندارد این همه گل پیش چشم تو

این هرزه رشد غنچه و گل را که باب کرد

 

هر واکنش که جذب نگاه تو می شود

تب خاله ایست کنج لبان هزار مرد

 

این عشق نیست کشتن یک حس ساده است

باور نکن طلوع نگاهی که نیست زرد

 

این واقعیتی است که باید یقین کنی

وقت حیات نیست در آغاز فصل سرد

 

از کوچه ها گذر نکنی کار بهتریست

اما کلاه عشق تو افتاد برنگرد

 

14/12/1389