می شکند دل مرا این غم بی حساب عشق

طعنه به خواب می زند نیمه شب خراب عشق

باز شبی گذشت و او خواب مرا ربوده است

صبج به خواب میروم از تب آفتاب عشق

از لب اشک جوی من خنده دریغ می کند

رشک نمی برم به غم گر بود انتخاب عشق

من به تو دل نشانده ام ای طرب تو خواب من

گر تو رفیق می شوی هم تو بزن نقاب عشق

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد