یکی از قطره های اشک دیروزی

 

نمی آید برون از دیدگان عشق امروزی

 

صدایش می کنم

 

اینجا دلم خشک است ای دریا

 

صدایم می کند

 

بهتر که با این سوز می سوزی

زندگی لبخندیست بر لبان باران

در نگاه عاشق

زندگی باغچه ایست زیر چتر دلها

زیر پای معشوق

زندگی کهنه رباطیست که با دوست خوش است

میوه ی نورسی از باغ بچین

زندگی یعنی این