بیا تا کمی میل باران کنیم
گذاری بسوی خیابان کنیم
بروییم چون آب در باور آسمان
کمی زندگی مثل انسان کنیم
هوای دل ما مساعد شده
بیا هسته ی عشق پنهان کنیم
دم عاشقان گرم پاییزیند
بیا سال را شکل آبان کنیم
پرستو نمی آید از دور ها
بیا تا قناعت به ساران کنیم
زمینه فراهم شده تا که ما
زمین و زمان را پریشان کنیم
بیا دفتر مشق تشویش را
پر از خط کشی های یکسان کنیم
غروب است گاهی بیا مهربان
که در گم شدن عهد و پیمان کنیم
دل عاشقان مثل دشت است و کوه
بیا زندگی مثل کرمان و گرگان کنیم
3/9/1387
سلام بر فرمانروای غزل ، امیر عزیز
خیلی خیلی زیبا بود.
سبز باشی
یا علی
سلام جناب درخشان
غزلهایتان را خواندم.زیبا/ساده و به زبان امروز
برایتان موفقیت ارزو میکنم.