این روزها که هیچ کسی در سکوت نیست
یک خانه مثل خانه ی دل روبروت نیست
حرف حساب زمزمه ی باد ساکن است
وقتی که دل محافظ یک گفتگوت نیست
در لفت و لیست مانده دل از قحط سال عمر
ای عشق پر بکش که غزل آبروت نیست
تین تیره گی که در همه جا قلت می خورد
از جنس شب خمار ِ لب و تار موت نیست
با حرفهای کهنه که حالت عوض نشد
ای را یقین بدان که نویی روبروت نیست
باغ هزار قفله ی سیب ِ سقوط عشق
ای روزها در هوس یک هبوط نیست
وقتی که شهر خانه ی صد مار و کژدم است
جایی مناسب تو بجز دشت لوت نیست
سلام دوست عزیز وبلاگتون بسیار زیباست.اگه میشه به سایت من هم سر بزنید.ممنون
سلام خوبی ؟ وبلاگ قشنگی داری !یه سری هم به ما بزن ...هرچی دلت می خواد تو سایت من هست ممنون ازلطفتون راستی یه موقع واسه تبادل لینک اونم با (جایزه ویژه)اگه موافق بودی به این آدرس مراجعه کن گلم http://istgah.asantabligh.com/tabdol1.phpl
سلام . شعرت خیلی قشنگ بود مخصوصا آخرش
به من هم سر بزن خوشحال می شم
سلام امیر عزیز