من با تمام فاصله ها آشتی شدم
هر لحظه با سکوت شما آشتی شدم
بالای پشت بام دلم نردبان نبود
مُردم و با تمام هوا آشتی شدم
می چرخم از خماری دل دور آفتاب
با نئشگی سوزش پا آشتی شدم
شاید میان ابر بزرگی نشسته ام
با آسمان و خاک خدا آشتی شدم
باشد تو باز با من و دل قهر کن ولی
من با سکوت و قهر شما آشتی شدم
20/5/1387