آینه ی دل نقش رخ نیک تو دارد

هر کس که تو را دید دگر خواب ندارد

هر شب به تمنای تو تا صبح نشیند

تا خنده ی تو نرگس بیمار بکارد

 

 

این خانه که آذین شده از سبزه ی دلهاست

هر ذره ی او از قدم عشق مصفّاست

در سایه ی سَروَش طلب عشق مفید است

تا غم نخوری فرصت دیدار مهیاست